به گزارش خبرورزشی ، سختگیرانه است كه تصور كنیم در این روزها اتفاق خارقالعادهای رخ میدهد. هر كاری باید میکردیم لابد تا كنون انجام دادهایم.
از بازیهای تداركاتی و اردوهای آنچنانی گرفته تا كلاسهای تئوریك و تمریناتی كه در ایران و تركیه انجام دادهایم؛ هر چه بود همین بود و تمام.
توان ما همین قدر بود. دیگر در این روزها كه مثل شبهای امتحان میماند قرار نیست درسها را حفظ كنیم. شب امتحان ما فقط ادای بچه درسخوانها را درمیآوردیم.
برای ما ته كلاسیهای درسنخوان كه روی نیمكت آخر مینشستیم و سر به سر همه میگذاشتیم شب امتحان و دو هفته قبل از امتحان نهایی هیچ توفیری نداشت. وقتی درسخوان نباشی چه فرقی دارد که چه روزی امتحان داری؟
برای تیم ملی هم چقدر باید بابت درسهای نخوانده و اردوهای نرفته و بازیهای تداركاتی لغو شده نوشت؟
گاهی باید رها كرد و رفت. باید سبكبال شد از انرژیهای منفی؛ ما كه خوب درس نخواندهایم؛ بگذارید این شب امتحان هم نخوانیم. فكر میكنید چه میشود؟
مگر روزی كه برای صعود به جام جهانی 98 فرانسه در جهنم ملبورن گیر افتاده بودیم، وییرای برزیلی به ملیپوشان چه گفت؟ سیگاری دود كرد و گفت هر كاری خواستید در زمین انجام بدهید. نسخهای از این بهتر برای شما ندارم!
برای ما كه زمان را از دست دادهایم همین امروز حتی اگر با برزیل هم بازی تداركاتی برگزار كنیم اتفاقی نمیافتد.
ما را بچههای شب امتحان بدانید. به وقتش، یعنی همان روزی كه باید به مصاف مراكش برویم به همه چیز فكر میكنیم.
اصلاً وقتی به مصاف اسپانیا و پرتغال رفتیم همان شب قبل از بازی فكر همه چیز را خواهیم كرد.
زندگی را به خود تلخ كردن بابت همه كارهایی كه انجام ندادهایم بیفایده است. شیرینكام باشید دوستان؛ جام جهانی در پیش است. هر چه پیش آید خوش آید!