خبرورزشی/ آرتین زهرابی؛ در گذشتهای نه چندان دور، وقتی یک مربی خارجی از حق و حقوقش صحبت میکرد و درباره قراردادی که با فدراسیون فوتبال امضا کرده بود سخن میگفت متهم به گروکشی، پولپرستی و هزار ماجرا میشد.
منتقدان رقم قرارداد او را به رخ میکشیدند و با بزرگنمایی وقایع، سعی میکردند مربی یا مربیان مورد نظر را نزد افکار عمومی تخریب کنند. با این همه سابقه نداشت که مربیان خارجی مثل این روزها که پشت سر هم قراردادهای خود را فسخ می کنند از ایران بروند.
ویلموتس که کمترین بهایی به کشور ما و تیم ملی ایران نداد و از همان ابتدا با بیمحلی و بیخیالی، تیم را به طور پروازی اداره کرد. در حالی که پیش از او اگر سرمربی تیم ملی چند روز فقط به سفر کاری میرفت، همان منتقدان همیشه در صحنه چنان دل و روده این اتفاق را به هم میبافتند تا طرف نرسیده به کشور مقصد، یک سکته ناقص بزند!
با این همه، ما هرگز نفهمیدیم در قراردادهای حرفهای فوتبال، معرفت و رفاقت جواب نمیدهد. این قراردادها با عرض معذرت، مرامی نیستند.
مربیان خارجی کاری به تحریمها ندارند و ظالمانه بودن آنها هم برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد. مربیان خارجی قرارداد خود را میبندند و طبق قوانین فیفا پولشان را میخواهند. ما اگر میتوانیم باید آنها را مدیریت و پولشان را طبق آنچه در قرارداد آمده پرداخت کنیم تا کمترین گزک و بهانهای به آنها ندهیم. اگر هم نمیتوانیم باید از اول قید حضور مربیان خارجی را بزنیم.
فسخ قرارداد استراماچونی دلایل دیگری هم دارد که باید منتظر گذشت زمان باشیم اما همین قدر بدانیم این مشکلات پیش از این هم وجود داشت؛ با این حال مردانی بودند که پای کار ایستادند و به خاطر ایران و هواداران فوتبال، تا لحظه آخر به قرارداد خود وفادار بودند؛ اگرچه این دلیلی بر آن نیست که همه مربیان، به قراردادهای حرفهای خود به صورت مرامی و معرفتی نگاه کنند.
در فوتبال حرفهای، این واژهها در قراردادهای کاری تعریف نشده است.