سپاهان مورایس هم با برتری مقابل مس کرمان، فصل را تمام کرد ولی با برد پرسپولیس در مازندران، آخرین برد زرد پوشان در این فصل خنثی شد. استقلال و تراکتور هم قبل از صف آرایی رو به روی یکدیگر، جایگاههای خود را در جدول تثبیت شده میدانستند. مس کرمان و نفت مسجد سلیمان هم با لیگ برتر وداع کردند. صنعت نفت آبادان به لطف شاهکار عبدالله ویسی، در لیگ ماندگار شد تا حضور برزیلیهای آبادان در بالاترین سطح فوتبال باشگاهی کشور، به مدت یک فصل تمدید شود.
با یک مقدمه نسبتا طولانی، باید نکته ای را یادآور شد. هفته پایانی رقابتها، سی و چهار گل زده به خود دید تا پر گل ترین هفته در فصل بیست و دوم، متعلق به هفته سی ام باشد. همه تیمها به جز گل گهر سیرجان و نساجی مازندران، گل زدند و دروازه رقبا را گشودند.
جالب اینجاست که نفت مسجد سلیمان از هفته بیست و پنجم تا هفته بیست و نهم، فقط یکبار توانست موفق به باز کردن دروازه رقبا شود ولی در هفته آخر، با زدن پنج گل به ملوان مازیار زارع، باعث تعجب و حیرت همگان از این نتیجه شد و موجب شد تا مسجد سلیمانیها، خداحافظی باشکوهی از لیگ برتر داشته باشند.
دیدار استقلال و تراکتور که از لحاظ جایگاه و رتبه بندی کاملا بی اهمیت تلقی میشد و نتیجه آن هیچ تاثیری در روند جدول نداشت، شاهد به ثمر رسیدن هشت گل در این بازی بودیم. این تقابل، پر گل ترین مصاف آبی پوشان تهران و تی تیهای تبریز در طول تاریخ لیگ برتر به شمار میرود؛ همچنین مهدی قایدی هت تریک کرد تا توپ این بازی را به یادگار با خود به خانه ببرد و دومین گلزن برتر لیگ، پس از شهریار مغانلو لقب بگیرد.
در مصاف هوادار و ذوب آهن، شش گل رد و بدل شد. تیمهای مهدی تار تار و ساکت الهامی که معمولا کم گل میزنند و اکثر اوقات به کارهای دفاعی میپردازند، در بازی روز پنجشنبه دست به کارهای ریسکی و هجومی زدند تا یکی از چند بازی پر گل هفته سی ام را رقم بزنند.
شاید اگر بخواهیم عوامل پر گل بودن این هفته را بر شماریم، باید به اطمینان تیمها از رتبه و جایگاه شان در جدول رده بندی اشاره کنیم. سپاهان و پرسپولیس به عنوان دو تیم مدعی قهرمانی و مس کرمان و صنعت نفت آبادان هم تیمهایی بودند که به شدت برای بقا در لیگ برتر جنگیدند. عملاً ناظر رقابت حساس و سرنوشت ساز بین این چهار تیم بودیم. سایر تیمها، آگاهی کامل و اطمینان راسخی نسبت به جایگاه شان در جدول داشتند و نتایج چنین تیمهایی، هیچ اثری در جا به جایی تیمها در جدول نداشت.
هر چند که ناگفته نماند کم گل ترین هفته، به دو هفته چهارم و سیزدهم با نه گل زده، تعلق دارد. در نیم فصل اول، هیچ هفته ای بیشتر از نوزده گل زده نداشته؛ ضمن اینکه نتایج پر نوسان و ناهمواری میان هفتهها رخ داده است. وقتی به سراغ ماشین حساب برویم و میانگین گلزنی هشت دیدار هفته پایانی را محاسبه کنیم، متوجه خواهیم شد که در هر بازی، میانگین ۴/۲ گل زده به ثبت رسیده و هر تیم، متوسط ۲/۱ گل به ثمر رسانده؛ یعنی تقریبا هر تیم، دو گل وارد دروازه حریفان کرده است. این آمار برای لیگ برتر که در باتلاق فقر گلزنی غرق شده، فوقالعاده به نظر میرسد!
ای کاش نسخه بیست و سوم لیگ برتر، پر از گل و پر از ایدههای جدید باشد و کیفیت تاکتیکی تیمها و تکنیکی بازیکنان، حتی یک پله بالاتر و یک درجه بهتر از قبل!
با اتمام لیگ برتر، تیمها و مربیان، مشغول بازار گرم و پر تب و تاب نقل و انتقالات میشوند و فرصتی دارند برای یک قدم رو به جلو و پیشرفت کردن در پیش فصل و درخشان ظاهر شدن در اکران بیست و سومین لیگ!
معین احمدوند| باشگاه خبرنگاران آزاد