سرنا ویلیامز از افشای اینکه آیا امسال سال خداحافظی او در تور تنیس خواهد بود یا نه، خودداری کرد، اما این تنیسباز آمریکایی نگران بود که دیگر هرگز به تنیس باز نگردد.
این اسطوره کهنهکار شب گذشته پس از یک مسابقه دونفره شاد و مفرح در ساحل جنوبی، پیروزمندانه به ورزش حرفهای بازگشت. بازیکن ۴۰ ساله و شریک جدیدش اُنس جابر، در دور اول مسابقات بینالمللی ایستبورن، زوج چک-اسپانیایی ماری بوزکووا و سارا سوریبس تورمو را ۲-۶، ۶-۳، ۱۳-۱۱ شکست دادند.
تقریباً یک سال از زمانی که او در زمین مرکزی ویمبلدون روی چمن خیس لیز خورد و همسترینگش پاره شد میگذرد. ویلیامز اعتراف میکند که در طول آن وقفه طولانی این نگرانی وجود داشت که دوران درخشان او، که با پیروزی در ۲۳ اسلم تک نفره همراه بود، ممکن است به پایان برسد.
او به طرز ماهرانهای سؤالات مربوط به آینده نزدیک خود را کنار گذاشت و از تأیید اینکه آیا حضور در ویمبلدون هفته آینده برای آخرین بار خواهد بود یا خیر، امتناع کرد. ویلیامز گفت: «من برای مصدومیت همسترینگم وقت زیادی گذاشتم، بنابراین بعد از این خیلی تصمیمگیری نمیکنم. من عاشق تنیس هستم و عاشق بازی هستم وگرنه اینجا نبودم، درست است؟ اما کاری که خارج از زمین انجام میدهم را هم دوست دارم. اگر بگویم هیچ تردیدی در مورد بازی مجدد وجود نداشت، دروغ گفتهام. اکنون بدن من در وضعیت خوبی است. بازی دونفره است، من فقط در نیمی از زمین بازی میکنم. اما تمرینات زیادی انجام دادهام و بنابراین قطعا احساس خوبی دارم. من همیشه سعی میکنم نیمه آماده بمانم، زیرا هرگز نمیدانی چه زمانی وارد ویمبلدون میشوی.»
طول کشید تا زوج ویلیامز و جابر گرم شوند، آنها اغلب در مسیر یکدیگر قرار میگرفتند و ست اول را خیلی راحت واگذار کردند. اما همانطور که مسابقه در طولانیترین روز سال پیش میرفت، ویلیامز قدرت خود را دوباره کشف کرد، جابر درخشید و در نهایت ست دوم را برنده شدند. ویلیامز روی صورتش نوارهای سینوسی گذاشته بود تا تنفسش بهتر شود، و نمایی از همان ویلیامز اسطورهای را به نمایش گذاشت و در ست سوم پیروز شدند.
یک روز استراحت میکنند و روز پنجشنبه در مرحله یکچهارم نهایی مقابل شوکو آئویاما از ژاپن و چان هائو چینگ از تایوان مسابقه میدهند. جابر، تنیسور ۲۷ ساله تونسی و شماره ۳ جهان، گفت: «باعث افتخارم است که او من را انتخاب کرد، نمیتوانستم باور کنم. داشتم شام میخوردم که زنگ زد. شوکه شدم. خیلی سرگرمکننده بود، قبل از بازی با چنین اسطورهای استرس داشتم، او عملکرد من را در زمین بهتر کرد، حتی وقتی اشتباه میکردم مدام مرا تشویق میکرد.»